loading...

در مسیر آسمان

Content extracted from http://ta-aseman.blog.ir/rss/?1738952406

بازدید : 439
پنجشنبه 31 ارديبهشت 1399 زمان : 0:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

در مسیر آسمان

بابا دیگه خیلی ایوالله ! دست محمد حسینو گرفته بودم داشتم رد میشدم که جلومو گرفت کلی معذرت خواهی کرد و حلالیت طلبید. بعدشم به محمد حسین یه بستنی داد و به منم به هدیه داد :)

یه شخص دیگه‌‌‌ای هم بود که رفتار ناشایستی داشت و دلخوری بینمون پیش اومده بود یه وقتی جلومو گرفت و عذر خواهی کرد و گفت : من ۸ سال اسیر بودم و جانباز اعصاب و روان هستم و روزی ۸ تا قرص می‌خورم و الان که ماه رمضونه نمی‌تونم دارو‌هامو کامل بخورم . دلیل اون برخوردم این بود ...

بازدید : 606
دوشنبه 28 ارديبهشت 1399 زمان : 17:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

در مسیر آسمان

خیلی ازش دلخور بودم. ناخوداگاه توی ذهنم بارها با حالت ناراحتی از جلوش رد می‌شدم و نگاهش نمی‌کردم. کینه داشت توی سینم موج می‌زد. توی همین حالت‌ها بودم و داشتم با گوشیم ور می‌رفتم که توی یکی از کانال‌های ایتا با پیام زیر مواجه شدم. یه مقدار آروم شدم و تصمیم گرفتم فراموش کنم و باز هم بهش لبخند بزنم...

اما اون یه قدم از من جلو تر بود ... دمش گرم! جای پدرمه اما به خاطر آخرتش و به خاطر سفره‌ی وسیع شب قدر که نکنه ازش محروم بشه تماس گرفت و ازم معذرت خواهی کرد ...

بعدا نوشت: وقتی داشت با حرفاش منو به رگبار تحقیر می‌بست دهنم بسته شده بود . لالمونی گرفته بودم . وقتی اومدم خونه چقدر خودخوری کردم که چرا یه لیچاری چیزی بارش نکردم ! اما حالا می‌فهمم که اگه این کارو کرده بودم شاید این صلح به این راحتی برقرار نمیشد ...

در مسیر آسمان

تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 5
  • بازدید کننده امروز : 4
  • باردید دیروز : 1
  • بازدید کننده دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 582
  • بازدید سال : 1204
  • بازدید کلی : 62601
  • کدهای اختصاصی