دیشب ، شب سیاهی بود . شاید تا حالا انقدر کدر و دلچرکین نبودم . با هیئت مدیره قبل به شدت به مشکل خوردیم . دعوا و داد و بیداد . صدامو بردم بالا . برای کسی که سن پدر منو داشت و مدام منو جوجه صدا میکرد . قرار تا یک ربع دیگه بیاد اینجا (نگهبانی) و باز داد و بیداد راه بندازه . میگن چون ده سال نگهبان بوده حالا دل کندن از اینجا براش سخته . ما هم میگیم بمون ولی زیر بار قواعد ما نمیره . میخواد به همون شیوهی مدیریتی خودش بمونه ولی دیگه دستش به جایی بند نیست ...
جواب بازی آمیرزا مرحله 1079گفتم قبلش سعی میکردم مطالعه رو یه جوری به زور بین برنامم جا بدم . اما حالا که رفتم توی هیئت مدیره دیگه بهش فکر هم نمیکنم . خیلی با خودم میگم چه اشتباهی کردم این مسئولیتو قبول کردم ...
جواب بازی آمیرزا مرحله 853بین دو نماز گلاب به روتون محمد حسین رو بردم دست شویی . وقتی برگشتم دیدم روشنا گوشیش دستشه داره یه متن رو میخونه و گریه میکنه . گفتم چی شده ؟ گفت صهبا خدافظی کرده . گفت وقتی دیدم نوشته خداحافظ دلم ریخت ...
ثبت نام در پشتیبانی مهد یاسدنبال کنندگان ۸۱ نفر
بزرگترین باج گیر جهان در سال گذشته به نام warnnacryاز وقتی شنیدم کرونا اومده توهم ضعف و مریضی زدم رفقا هم استرس گرفتن . به تکاپو افتادن میگن باید انتخابات رو عقب بندازن ! بد جوری بوی توطئه میاد ...
جواب بازی آمیرزا مرحله 847این خانومه رو از مجتمعمون بیرون کردیم . اما آقای همسایه ولکن ماجرا نبود . گفت بیا تعقیبش کنیم ببینیم کجا میره . بعد از کلی تعقیب و گریز راننده کامیون زد بغل و جلو مونو گرفت گفت چرا تعقیب میکنی ؟! دعوا شد پلیس اومد . آخرش سر از پا دراز تر با عذر خواهی و ابراز پشیمونی برگشتیم خونه .
جواب بازی آمیرزا مرحله 847حواسم این روزا خیلی پرته . امروز اشتباها یه ساعت زود اومدم سر کار . حالا فرصتو غنیمت شمردم و نشستم پای لپتاپ که بعد از مدتها توی خلوت یک پست بنویسم :
دانلود رایگان کتاب اندیشه اسلامی 2 علی غفارزاده حسین عزیزیدیشب به مناسبت ولنتاین تو یکی از واحدای مجتمع پارتی گرفتن ، از اون پارتیای ... :((( انقدر ذهنم درگیرش بود و با دوستان هیئت مدیره مشغول این مورد بودیم که حسابی از روز زن فراموش کزده بودم ... :( روشنا جانم هر چند کوتاه و مختصر و بدون تشریفات اما روزت مبارک .عزیزم بدون جات اینجاست ❤
معرفی و بررسی کتاب اختراع انزوا نوشته پل استرتعداد صفحات : 2